بيانيه شماره ۵   2009-06-20 20:23:01

بيانيه شماره ۵ ميرحسين موسوی خطاب به مردم: نگذاريد دروغگويان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربايند

۳۰ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۲۱:۲۰

بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله يامركم ان تؤدوا الامانات الي اهلها و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل
مردم شريف و هوشمند ايران

این روزها و شب‌ها نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است. مردم از یکدیگر و درمیان جمعشان از اینجانب سوال می‌کنند که چه باید کرد و به چه سو باید رفت. بر عهده خویشتن می‌بینم که آنچه را باور دارم با شما در میان بگذارم، با شما بگویم و از شما بیاموزم، باشد كه رسالت تاریخی‌مان را از یاد نبریم و شانه از بار مسئولیتی که سرنوشت نسل‌ها و عصرها بر دوش ما گذاشته است خالی نکنیم.

سی سال پیش از این در کشورما انقلابی به نام اسلام به پیروزی رسید؛ انقلابی براي آزادی، انقلابی براي احياي کرامت انسان‌ها، انقلابی براي راستی و درستي. در اين مدت و به خصوص در زمان حیات امام روشن ضمير ما سرمایه‌های عظیمی از جان و مال و آبرو در پای تحکیم این بنای مبارک گذارده شد و دست‌آوردهای ارزشمندي حاصل آمد. نورانیتی که تا پیش از آن تجربه نکرده بودیم جامعه ما را فراگرفت و مردم ما به حیاتی نو رسيدند که به‌رغم سخت‌ترین شداید برایشان شیرین بود. آنچه مردم به دست آورده بودند کرامت و آزادی و طليعه‌هايي از حیات طیبه بود. اطمينان دارم کسانی که آن روزها را ديده‌اند به چيزي كمتر از آن راضي نمي‌شوند.

آیا ما مردم شایستگی‌هایی را از دست داده بودیم که دیگر آن فضای روح انگیز را تجربه نمی‌كردیم؟ من آمده بودم بگویم چنین نیست؛ هنوز دیر نیست و هنوز راهمان تا آن فضای نورانی دور نیست. آمده بودم تا نشان دهم می‌توان معنوی زندگی کرد و در عین حال در امروز زیست. آمده بودم تا هشدارهای اماممان را درباره تحجر بازگو کنم. آمده بودم تا بگویم گریز از قانون به استبداد می‌انجامد؛ تا به ياد آورم كه اعتنا به کرامت انسان‌ها پايه‌هاي نظام را تضعيف نمي‌كند، بلكه استحكام مي‌بخشد. آمده بودم تا بگویم مردم از خدمتگزارانشان راستی و درستي می‌خواهند و بسیاری از گرفتاري‌هاي ما از دروغ برخاسته است. آمده بودم تا بگویم عقب‌ماندگي، فقر، فساد و بي‌عدالتي سرنوشت ما نیست. آمده بودم تا بار ديگر به انقلاب اسلامی آن گونه که بود و جمهوری اسلامی آن گونه که باید باشد، دعوت كنم.

من در این دعوت بلیغ نبودم، ولی پیام اصیل انقلاب حتی از بیان نارسای من آنچنان دلنشین بود که نسل جوان را، نسلی که آن روزگاران را ندیده بود و میان خود و این میراث بزرگ احساس فاصله می‌کرد، به هیجان آورد و صحنه‌هایی را که تنها در ایام نهضت و دفاع مقدس دیده بودیم بازسازی کرد. حرکت خودجوش مردم رنگ سبز را به عنوان نماد خویش برگزيد. اینجانب اعتراف می‌کنم که در این امر پیرو آنان بودم. و نسلی که به دوری از مبانی دینی متهم می‌شد در شعارهای خود به تکبیر رسید و به «نصر من الله و فتح قريب» و «یاحسین» و نام خمینی تکیه کرد تا ثابت کند این شجره طیبه هرگاه که به بار می‌نشيند میوه‌هایش شبیه به هم است. این شعارها را کسی جز آموزگار فطرت به آنان نیاموخته بود. چقدر بی‌انصافند کسانی که منافع كوچكشان آنها را وا می دارد تا این معجزه انقلاب اسلامی را ‌ساخته و پرداخته بيگانگان و «انقلاب مخملين» بنامند.

اما آن چنان که می‌دانید همگی ما در راه این تجديد حيات ملي و تحقق آرمان‌هایی که در دل و جان پیر و جوان ما ریشه دارند با دروغ وتقلب روبرو شدیم و آن چيزي كه از عواقب قانون‌گريزي پيش‌بيني كرده بوديم به صريح‌ترين شكل ممكن و در نزديك‌ترين زمان تحقق يافت.

استقبال عظيم از انتخابات اخير در درجه نخست مرهون تلاش‌هايي بود كه براي ايجاد اميد و اعتماد در مردم صورت گرفت تا براي بحران‌هاي مديريتي موجود و نارضايتي‌هاي گسترده‌اجتماعي، كه انباشت‌شان مي‌تواند كيان انقلاب و نظام را نشانه برود، پاسخي شايسته فراهم شود. اگر اين حسن‌ظن و اعتماد مردم از طريق صيانت از آراي آنها پاسخ داده نشود و يا آنها نتوانند براي دفاع از حقوقشان به نحوي مدني و آرام واكنش نشان دهند مسيرهاي خطرناكي در پيش خواهد بود كه مسئوليت قرار گرفتن در آنها بر عهده كساني است كه رفتارهاي مسالمت‌آميز را تحمل نمي‌كنند.

اگر حجم عظيم تقلب و جابه‌جايي آرا، كه آتش به خرمن اعتماد مردم زده است، خود دليل و شاهد فقدان تقلب معرفي شود، جمهوريت نظام به مسلخ كشيده خواهد شد و عملا ايده ناسازگاري اسلام و جمهوريت به اثبات مي‌رسد. اين سرنوشت دو گروه را خوشحال خواهد كرد؛ يك دسته آنان كه از ابتداي انقلاب در مقابل امام صف‌آرايي كردند و حكومت اسلامي را همان استبداد صالحان ‌دانستند و به گمان باطل خود مي‌خواهند مردم را به زور به بهشت ببرند و دسته ديگر كه با ادعاي دفاع از حقوق مردم اساسا ديانت و اسلام را مانع تحقق جمهوريت مي‌دانند. هنر شگرف امام باطل كردن سحر اين دوگانه‌‌انگاري‌ها بود. من آمده بودم تا با تكيه بر راه امام تلاش ساحراني را كه دوباره جان گرفته‌اند خنثي كنم.

اكنون مقامات كشور با صحه گذاشتن بر آنچه در انتخابات گذشت مسئوليت آن را پذيرفته‌اند و برای نتایج هرگونه تحقیق و رسیدگی بعدی حد تعیین کرده‌اند، به صورتی که اين رسيدگي‌ها موجب ابطال انتخابات نشود و نتایج آن را تغییر ندهد، حتی اگر در بيش از 170 حوزه انتخاباتي تعداد آراي به صندوق ريخته شده بيشتر از تعداد واجدين شرايط باشد.

از ما خواسته مي‌شود كه در اين شرايط شكايت خود را از طريق شوراي نگهبان پيگيري كنيم، حال آن كه اين شورا در عملكرد خود چه قبل، چه حين و چه بعد از انتخابات عدم بي‌طرفي خود را به اثبات رسانده است و نخستين اصل در هر داوري رعايت بي‌طرفي است.

اينجانب همچنان قويا اعتقاد دارم درخواست ابطال انتخابات و تجديد آن حقي مسلم است كه بايد به صورتي بي‌طرفانه از طريق يك هيئت مورد اعتماد ملي مورد بررسي قرار گيرد، نه آن كه پيشاپيش امكان ثمربخش بودن آن منتفي اعلام شود، يا با طرح احتمال خونريزي، مردم از هرگونه راهپيمايي و تظاهرات بازداشته ‌شوند، يا شوراي امنيت كشور به جاي پاسخگويي به سوالات مشروع در خصوص نقش لباس‌شخصي‌ها در حمله به افراد و اموال عمومي و ايجاد التهاب در حركت‌هاي مردمي به فرافكني بپردازد و مسئوليت فجايع به وجود آمده را بر عهده ديگران بگذارد.

اينجانب چون به صحنه می‌نگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور می‌بینم. من به عنوان يك همراه که زیبایی‌های موج سبز حضور شما را ديده است هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی


نام
پیام
Write all letters which are not black!
حروفی که سیاه نوشته نشده در پنجره وارد کنید.

روز نوشتها

یادها

شعرها

از دیگران

من و جنهایم

داستانها

انتخابات